Geological Remote Sensing Group

Geological Remote Sensing Group

ارائه خدمات تخصصی سنجش از دور و اکتشافات معدنی
Geological Remote Sensing Group

Geological Remote Sensing Group

ارائه خدمات تخصصی سنجش از دور و اکتشافات معدنی

اصطلاحات جغرافیا

فرهنگ تشریحی اصطلاحات جغرافیا


منبع تصویر: www.kaheel7.com



ارتفاع ( Altitude ) :

ارتفاع ، بلندی یک ناحیه است که از سطح تراز دریا اندازه گرفته می شود.


دایره قطبی ( Antarctic ) :

دایره قطبی ، تصویر دایره ای از قطب جنوب در عرض 30  66 جنوبی است .


آنالما ( Analemma ) :

آنالما یک تصویر به شکل 8 است که انحراف خورشید ( زاویه ای که خورشید با استوا می سازد ) را برای هر روز سال نشان میدهد . اگر یک عکس فوری را در هر روز در یک زمان معین ( از همان مکان ) از خورشید بگیرید . در طی یکسال خورشید یک شکل آنالما را درست خواهد کرد . دلیل آن این است که زمین از محور خود انحراف داشته و مدار آن به دور خورشید یک دایره کامل نیست .


آنتی پود ( Antipodes ) :

آنتی پودها یک جفت نقطه هستند که در دو سوی مخالف یک سیاره قرار گرفته اند ( مثل قطب شمال و جنوب ) .

 

مجمع الجزایر ( Archipelago ) :

مجمع الجزایر مجموعه ای یا زنجیری از جزیره هستند که با همدیگر در دریا یا اقیانوس قرار دارند .


دایره قطبی شمال ( Arctic circle ) :

دایره قطبی شمال یک دایره فرضی در عرض 30  66 شمال در اطراف قطب شمال است .


آتول ( Atoll ) :

آتول یک حلقه ( یا بخشی از حلقه ) از مرجانهاست که تشکیل جزایری را در دریا یا اقیانوس می دهند .


آزیموت ( Azimuth ) :

آزیموت زاویه ای است که یک خط در جهت ساعتگرد با نصف النهار ( یک خط طولی ) می سازد .


نقشه باثیمتر ( Bathymetric ) :

یک نقشه باسیمتر ، نقشه ای از حجمی از آب بدون کنتورهای عمق ( که ایزوباس نامیده می شوند ) است .


تنگه ( bay ) :

تنگه ، آبی است که از چند جهت توسط خشکی احاطه شده است ( و معمولاً کوچکتر از خلیج است ) .


بات ( Butte ) :

یک بات سنگ های مسطح روی همدیگر هستند که به شکل تپه ای با شیب های تند هستند .


کانال ( Canal ) :

یک آبراه ساخته دست بشر است که برای حمل و نقل یا آبیاری حفر می شود .

کانیون ( Canyon ) :

کانیون ، دره عمیقی با دیواره های با شیب تند است که اغلب توسط رودخانه در زمین حفر می شود .


دماغه ( Cape ) :

یک نقطه از خشکی است که به داخل دریا ، اقیانوس ، دریاچه یا رودخانه پیش رفته است .


نقشه کش ( Cartographer ) :

کسی است که نقشه می کشد .


کارتوگرافی ( Cartography ) :

مطالعه و رسم نقشه را کارتوگرافی می گویند .


غار ( Cave ) :

غار یک گودال بزرگ در زمین و یا در تپه یا کوه است .


نصف النهار مرکزی ( Central Meridian ) :

نصف النهار مرکزی ، نصف النهاری است که از مرکز تصویر می گذرد ، که اغلب بصورت یک خط مستقیم است که محور تقارن تصویر است .


تونل ( Channel ) :

یک راه آب باریک است که دو حجم آب را به هم متصل می کند ( مثل تونل انگلستان همچنین تونل بخشی از رودخانه یا لنگرگاه است که عمق آن برای کشتیرانی کافی است .


صخره ( Cliff ) :

صخره سطح با شیب تند سنگ و خاک است .


قطب نما ( Compass ) :

یک قطب نما دستگاهی است که همیشه شمال را نشان می دهد و برای جهت یابی استفاده می شود .


رز کمپاس ( Compass Rose ) :

رز کمپاس برای نشان دادن جهت روی نقشه است و شمال ، جنوب ، ‌غرب ، شرق و بعضی جهت های بینا بین آنها را روی نقشه نشان می دهد .


تصویرسازی مخروطی ( Conic Projection ) :

تصویر مخروطی یک نوع نقشه به این صورت است که یک مخروط به دور کره ای پیچیده شده و جزئیات روی کره بر روی سطح مخروط تصویر می شود . سپس مخروط را بصورت یک سطح صاف باز می کنند .


قاره ( Condtinent ) :

خشکی های روی زمین به قاره ها تقسیم می شوند . هفت قاره امروزه شامل: آفریقا ، قطب جنوب ، آسیا ، استرالیا ، اروپا ، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی .


کنتور ( Contour )‌ :

کنتور خطی روی نقشه توپوگرافی است که نقاط هم ارتفاع را به هم متصل می کند .


خلیج ( Cove ) :

یک خلیج کوچک نعلی شکل از آب در ساحل است ، این آب توسط    خشکی هایی که از سنگ های سست تشکیل شده اند احاطه شده است .


تصویرسازی استوانه ای ( Cylindrical Project ) :

یک تصویر استوانه ای نوعی نقشه است که از پیچیده شدن استوانه ای به دور کره و تصویر کردن جزئیات کره بر روی سطح استوانه درست می شود . سپس استوانه را به صورت سطح صاف باز کرده و بصورت نقشه مستطیل در می آید . نقشه های مستطیل بیشترین انحراف را در نواحی قطبی دارند .

( علت آن است که در اندازه ناحیه قطبی در روی نقشه اغراق زیادی شده است )


درجه ( Degree ) :

درجه واحد اندازه گیری است که بصورت 0 نوشته می شود . یک دایره 360 درجه است .

هر درجه 60 دقیقه است که با سمبل / نشان داده می شود . برای مثال ده و نیم درجه بصورت /30  0 10 نوشته می شود .


دلتا ( delta ) :

دلتا یک زمین پست و مرطوب است که در دهانه رود تشکیل می شود . و از سیلت ، ماسه و سنگ های کوچک که توسط رودخانه به پائین دست رودخانه آورده شده تشکیل می شود . دلتا اغلب اوقات ( نه همیشه ) بصورت یک مثلث است ( به همین دلیل دلتا نامیده  می شود .  دلتا یک حرف یونانی به شکل مثلث است )


بیابان ( Desert ) :

یک سرزمین خیلی خشک را بیابان می نامند .


دون ( Dune ) :

یک تپه یا برآمدگی است که از ماسه ساخته شده ،‌دونها به وسیله باد ایجاد می شوند و همیشه در حال تغییر هستند .


نیمکره شرقی ( Eastern Hemisphere ) : نیمکره شرقی شامل : افریقا ، آسیا ، استرالیا و اروپا است .


خط استوا ( Equator ) :

خط استوا دایره فرضی به دور زمین در فاصله بین دو قطب شمال و جنوب است .


مصب ( Estuary ) :

مصب محلی است که رودخانه به دریا یا اقیانوس می رسد .


فیورد ( Fjord ) :

فیورد باریکه طویلی از دریا است که دیواره های آن صخره های با شیب تند هستند .


نقشه جنگل (Forestry map  ) :

نقشه جنگل ، نقشه ای است که دانسیته ، نوع ، اندازه و ارزش درختان در نواحی آن مشخص شده است .


جغرافی ( Geography ) :

جغرافی مطالعه سطح زمین است .


نقشه زمین شناسی ( Geologic map ) : یک نقشه زمین شناسی نقشه ای است که ساختار و ترکیب اشکال زمین مثل وجود کانی ها و انواع سنگ ها ، گسل های زلزله ، آب های زیر زمینی و نواحی زمین لغزش در آن نشان داده شده است .


ژئومورفولوژی ( Geomorphology ) :

مبحثی در علوم است که درباره چگونگی تشکیل شکل سطح زمین ( و دیگر سیارات )‌ بحث می کند .


ژیزر (‌geyser  ) :

ژیزر یک چشمه آب گرم طبیعی است که گاهی آب و بخار از آن به روی زمین فوران می کند .


سیستم مختصات جغرافیایی ( Geographical Coordinade System ) : یک سیستم مختصات جغرافیایی سیستمی است که از طول و عرض جغرافیایی برای نشان دادن نقاط روی سطح کروی استفاده می کند .


گلایزر ( Glacier ) :

گلایزر حرکت آهسته رودخانه یخ است .


جی پی اس ( GPS ) :

جی پی اس مختصر عبارت سیستم مکان یابی کروی است . دستگاه جی پی اس طول و عرض جغرافیایی دقیق را به شما می گوید (اطلاعات را از ماهواره ها دریافت می کند)


خلیج ( gulf ) :

بخشی از اقیانوس ( یا دریا ) است که قسمتی از آن توسط خشکی احاطه شده و بزرگتر از تنگه ( bay ) است .


تپه ( hill ) :

تپه یک ناحیه برآمده است .


پوسته یخی ( ice shelf ) :

پوسته یخی یک تیغه ضخیم از یخ شناور نزدیک سطح زمین است .


خط تاریخ بین المللی ( International Date Line ) :

خط تاریخ بین المللی

( IDL ) یک خط فرضی جنوب شمال ( در نصف النهار هجدهم ) در اقیانوس آرام است که در آن تاریخ عوض می شود در شرق IDL تقویم یک روز جلوتر از غرب آن است . IDL واقعی یک خط مستقیم نیست و اطراف نواحی پر جمعیت بصورت زیگزاگ در می آید .


جزیره ( island ) :

جزیره بخشی از خشکی است که توسط آب احاطه شده است .


تنگه ( isthmus ) :

تنگه نوار باریکی از خشکی است که دو خشکی بزرگ را به هم متصل می کند و دو طرف آن آب است .


کلید ( key ) :

کلیه نقشه ( یا راهنما )‌ یک جدول کوچک در نقشه است که سمبل های استفاده شده در نقشه را معرفی می کند .


لاگون ( Lagoon ) :

لاگون ، آب کم عمق است که در طول ساحل با باریکه ای از خشکی یا تپه زیر آبی از اقیانوس جدا می شود .


لندمارک ( land mark ) :

لند مارک هر اثر تاریخی یا طبیعی ( مثل دریاچه یا کوه ) که برای تعیین محل و موقعیت یابی به کار می رود .


عرض جغرافیایی ( Latitude ) :

عرض جغرافیایی فاصله زاویه ای شمالی یا جنوبی یک مکان مشخص از خط استوا است . عرض جغرافیایی استوا صفر درجه است عرض جغرافیایی قطب شمال نود درجه شمالی و عرض جغرافیایی قطب جنوب ، نود درجه جنوبی است .


راهنما ( Legend ) :

راهنمای یک نقشه ( که کلید نیز نامیده می شود ) یک جدول کوچک است که سمبل های استفاده شده در نقشه را توضیح می دهد .


طول جغرافیایی ( Longidtude ) :

طول جغرافیایی فاصله زاویه ای شرقی یا غربی یک مکان مشخص از خط شمال جنوبی است که از گرینویچ انگلستان می گذرد . در گرینویچ انگلستان ، طول جغرافیایی صفر درجه است . و هر چه که از گرینویچ به شرق یا غرب دورتر بروید طول جغرافیایی زیاد می شود . جزایر میدوی ( Midway ) در اقیانوس آرام طول جغرافیایی 180 درجه (‌ درست نقطه مخالف گرینویچ در روی کره ) دارند .


نقشه ( map ) :

نمایش ترسیمی یک محل است . انواع مختلف نقشه برای استفاده های مختلف وجود دارد . در واقع نقشه نمایش دو بعدی از یک دنیای سه بعدی است . نقشه های مختلف دقتهای متفاوتی در ترسیم ناحیه برای اشکال پدیده ها ، فواصل و جهات جغرافیایی دارند . نقشه هایی که به دقت یک ناحیه را نشان می دهند نقشه های معادل نامیده می شوند .( یک مثال نقشه مخروطی معادل آلبرس است ) . نقشه هایی که شکل موضوعات را کاملاً‌ منعکس می کنند نقشه تطبیقی نامیده می شوند . نقشه هایی که فاصله بین نواحی را به درستی نشان می دهند نقشه های ( equi-distant ) هم فاصله نامیده می شوند ( توجه داشته باشید که فاصله بین دو نقطه در روی نقشه خط مستقیم نبوده و یک منحنی است ) نقشه های جهت یابی نیازمند قطب نمای صحیح هستند که بر روی نقشه ( شبیه نقشه mercator ) رسم شده باشد .


تصویرسازی نقشه ( map projections ) :

راههای زیادی برای ترسیم نقشه ها وجود دارد . نقشه یک رسم دو بعدی از سطح منحنی ( یک کره ) است . یک نقشه از همه نظر نمی تواند درست باشد . روش ترسیم نقشه را تصویرسازی می نامند زیرا کارتوگراف ها سطح سه بعدی را به یک نقشه دو بعدی تبدیل می کنند . انواع مختلف تصویرسازی استفاده های مختلفی وجود دارد. بعضی تصویرسازی ها جهات را مدنظر دارند . اما ناحیه ها را بد نشان می دهند . ( شبیه تصویرسازی رابینسون ) .


مقیاس نقشه ( map scale ) :

مقیاس نقشه نسبت بین فاصله بین دو نقطه روی نقشه در مقایسه با فاصله واقعی بین همان دو نقطه در روی زمین است .


مرداب ( ‌ marsh ) :

یک نوع آب شیرین یا شور یا آب شور مزه مناطق مرطوب است که در طول رودخانه ، تالاب ، دریاچه ها یا سواحل پیدا می شوند . و گیاهان مرداب به سمت بیرون آب رشد می کنند .


تصویرسازی مرکاتور ( Mercator Projection ) :

تصویر مرکاتور نوعی نقشه چهارگوش ( یک تصویرسازی استوانه ای ) است که جهات را به درستی نشان داده ( خطوط طول و عرض جغرافیایی بصورت خط مستقیم هستند ) اما ناحیه ها به درستی تصویر نشده اند ( برای مثال قطب ها بزرگتر از اندازه واقعی هستند ) تصویرسازی مرکاتور برای جهت یابی مناسبند . گرادوس مرکاتور برای اولین بار تصویرسازی استوانه ای را برای جهت یابی در سال 1569 به کار برد .


نصف النهار ( meridian ) :

یک نصف النهار یک کمان دایره ای ( یک دایره بزرگ ) از طول جغرافیایی است که به قطب های شمال و جنوب متصل بوده و تمام نقاطی را که همان طول جغرافیایی را دارند به هم متصل می کند . اولین نصف النهار ( طول جغرافیایی صفر ) از گرینویچ انگلستان می گذرد .


مزا ( mesa ) :

مزا یکی از اشکال سطح زمین است که بصورت یک برآمدگی با دیواره های با شیب های تند در یک زمین مسطح است و معمولاً‌ در مناطق خشک بوجود می آید .


تصویرسازی مالوید ( Mollweide Projection ) :

تصویرسازی مالوید نوعی از نقشه تصویر شده سینوسی است که در آن تمام سطح کره زمین در یک بیضی نشان داده شده است . خطوط عرض جغرافیایی موازی استوا بوده اما طول جغرافیایی بصورت منحنی هستند در نتیجه یک روش برای حداقل کردن خطا است بیشترین خطا در لبه های بیضی است . این نوع تصویرسازی در سال 1805 توسط کارل مالوید ابداع شد .


کوه ( Mountain ) :

کوه یک مکان بسیار مرتفع مرتفع تر از تپه بر روی زمین است . بلندترین کوه در روی زمین کوه اورست است .


نیمکره شمالی ( Northern Hemisphere ) :

نیمکره شمالی ، نیمه ای از کره زمین است که در شمال خط استوا قرار دارد .


قطب شمال مغناطیسی ( North Magnetic Pole )‌ :

قطب شمال مغناطیسی نقطه ای در نیمکره شمالی زمین است که عقربه کمپاس همیشه آن را نشان می دهد . در قطب شمال مغناطیسی عقربه کمپاس عمودی می ایستد . در حال حاضر این نقطه در شمال کانادا است ( مکان قطب شمال مغناطیسی همیشه در حال تغییر است ) .


قطب شمال ( North Pole )‌ :

قطب شمال نقطه ای در نیمکره شمالی است که دورترین نقطه است و از استوا نود درجه فاصله دارد .


واحه ( Oasis ) :

مکانی در بیابان است که آب دارد و حاصلخیز است .


اقیانوس ( Ocean ) :

اقیانوس حجم بزرگی از آب شور است که قاره ها را احاطه کرده است ، اقیانوسها بیشتر از دو سوم سطح کره زمین را می پوشانند .


تصویرسازی ارتوگرافی ( Orthographic Projection ) :

تصویر ارتوگرافی نوعی نقشه است که اصولاً ( یکطرف )یک کره را ترسیم می کند . در این نقشه نواحی بیشترین خطا را داشته اما یک کره را به خوبی نشان می دهد .


تصویرسازی ارتوفانیک ( Orthophanic Projection ) :

تصویرسازی ارتوفانیک ( به معنی عملکرد صحیح ) همان تصویرسازی رابینسون است و نوعی از نقشه های با کاربرد وسیع است که زمین را روی یک بیضوی مسطح نشان می دهند در این تصویرسازی کاذب استوانه ای ، خطوط عرض جغرافیایی موازی با استوا بوده اما طول جغرافیایی به صورت کمانهای بیضوی هستند . در تصویرسازی رابینسون ، نواحی به دقت نشان داده شده اند . اما فواصل و جهات جغرافیایی دارای خطا هستند ( برای مثال خطوط قطب نما به صورت منحنی میباشند )‌ این نوع از تصویرسازی برای اولین بار در سال 1963 توسط آرتور رابینسون اختراع شد .


مدار ( Parallel ) :

مدار ( عرض جغرافیایی ) خطی از نقشه است که تصویری از یک دایره     شرقی غربی است که روی کره زمین روی یک صفحه موازی با سطح در برگیرنده استوا رسم می شود.


شبه جزیره ( Peninsula )‌ :

قسمتی ازخشکی است که از سه طرف توسط آب احاطه شده است .


نقشه فیزیکی ( Physical map ) :

نقشه فیزیکی ، نقشه ای است که اشکال فیزیکی طبیعی یک ناحیه مثل کوهها ، دریاچه ها و رودخانه ها را نشان می دهد .


دشت ( Plain )‌ :

سرزمین مسطحی است که تغییرات ارتفاعی آن کم است .


تصویرسازی مسطح ( Planar Projection ) :

تصویرسازی مسطح یک نوع نقشه است که جزئیات کره در یک صفحه ( یک سطح مسطح ) تصویر شده و یک نقشه چهارگوش را ایجاد           می کند نقشه های استوانه ای به سمت لبه ها بیشترین خطا را دارند


نقشه پلانیمتری ( Planimetric Map ) :

نقشه ای است که فقط وضعیت افقی اشکال ( و نه وضعیت عمودی ) آنها را نشان می دهد مثل ارتفاع در نقشه های توپوگرافی .


فلات ( Plateau ) :

یک ناحیه مرتفع و مسطح زمین است که از زمینهای پیرامون خود مرتفع تر است .


نقشه سیاسی ( Political Map ) : ن

قشه ای است که اشکال فرهنگی مثل مرزهای سیاسی کشورها ایالت ها ، استانها و شهرستانها را نشان می دهد .


حوضچه ( Pond ) :

حجم کوچکی از آب است که با خشکی محاصره شده و از دریاچه کوچکتر است .


چمن زار ( Prairie ) :

زمین مسطح و نسبتاً وسیعی است که با علف پوشیده شده و فقط تعداد کمی درخت دارد .


نصف النهار مبدأ ( Prime Meridian ) :

نصف النهار مبدا ( طول جغرافیایی صفر درجه ) نصف النهاری است که از گرینویچ انگلستان می گذرد .


تصویرسازی ( Projection ) :

نمایش یک چیز به صورت چیز دیگری است . مثلاً سطح سه بعدی منحنی مثل سطح زمین به صورت نقشه دو بعدی مسطح نمایش داده می شود . سه نوع اصلی تصویرسازی عبارتند از : استوانه ای ، مخروطی و مسطح .


چهارگوش ( quadrangle ) :

یک چهارگوش ناحیه ای چهار پهلو است که توسط دو سری خطوط ( موازی ) عرض جغرافیایی و دو سری خطوط طول جغرافیایی ( نصف النهار ) در یک نقشه احاطه شده است .


سلسله ( range ) :

یک سلسله زنجیره ای از کوهها ویا ارتفاعات بلند است .


ریف ( reef ) :

رشد زیر آبی مرجانها در نزدیکی سطح آب ردیف را بوجود می آورد .


نقشه برجسته ( relief map ) :

نقشه برجسته یک نقشه توپوگرافی است که در آن رنگهای مختلف و سایه ها برای نشان دادن ارتفاعات مختلف به کار می رود .


مخزن ( Reserrior ) :

مخزن ، دریاچه ساخته دست بشر است که برای ذخیره آب به کار  می رود .


رودخانه ( river ) :

حجم بزرگی از آب جاری است که معمولاً به دریا یا اقیانوس می ریزد .


نقشه راه ( road map )‌ :

نقشه راه ، بزرگراههای اصلی و فرعی ، شهرهای بزرگ و کوچک را نشان می دهد این نوع نقشه توسط مسافران جاده به کار می رود و اغلب اوقات اطلاعات مفید دیگری مثل محل پارک و یا کمپ ها را به مسافران نشان می دهد .


تصویرسازی رابینسون ( Robinson Projection ) :

تصویرسازی رابینسون نوع پرکاربردی از نقشه است که در آن زمین داخل یک بیضی با سطوح مسطح فوقانی و تحتانی نشان داده می شود در واقع در داخل یک استوانه کاذب ، در این تصویرسازی خطوط عرض جغرافیایی موازی استوا بوده اما همین خطوط به صورت کمانهای بیضوی هستند . در تصویرسازی رابینسون نواحی به درستی نمایش داده می شوند اما فواصل و جهات دارای خطا هستند . ( برای مثال خطوط قطب نما به صورت منحنی هستند ) این نوع تصویرسازی اولین بار در سال 1963 توسط رابینسون ابداع شد که به آن تصویرسازی ارتوفانیک ( به معنی نمایش صحیح ) نیز می گویند .


مقیاس ( scale ) :

مقیاس نسبت فاصله دو نقطه روی نقشه به فاصله همان دو نقطه روی زمین  است .


دریا ( sea ) :

حجم بزرگی از آب شور است که معمولاً به اقیانوس متصل است . دریا ممکن است از یکطرف و یا از همه جهات توسط خشکی احاطه شود .


سطح تراز دریا ( Sea Level ) :

سطح تراز ، ارتفاع دریا یا اقیانوس است .


تصویرسازی سینوسئیدال ( Sinusoidal Projection ) :

یک نوع از تصویرسازی نقشه است که در آن خطوط عرض جغرافیایی موازی استوا بوده و خطوط طول جغرافیایی بصورت منحنی هایی در اطراف نصف النهار مبدأ هستند .


تنگه یا بغاز ( sound ) :

بخشی از دریا یا اقیانوس است که موازی خط ساحلی است و اغلب اوقات توسط جزایر نزدیک به هم از خط ساحلی جدا می شود .


منشأ ( Source ) :

نقطه آغازین رود را منشأ رود می نامند .


نیمکره جنوبی ( Southern Hemisphere )‌ :

نیمه ای از کره زمین که در جنوب خط استوا است .


قطب جنوب مغناطیسی ( South Magnetic Pole ) :

قطب جنوب مغناطیسی نقطه ای در نیمکره جنوبی زمین است که عقربه قطب نما آن را نشان می دهد در این نقطه عقربه بصورت عمودی می ایستد . در حال حاضر این نقطه در ساحل قاره قطب جنوب است ( و محل آن دائم در حال تغییر است ) .


قطب جنوب ( south pole ) :

نقطه ای در نیمکره جنوبی زمین است که جنوبی ترین نقطه است و فاصله آن از استوا 90 درجه جنوبی است .


باریکه ( Strait ) :

حجم باریکی از آب است که دو حجم بزرگ آب را به یکدیگر وصل می کند .


باتلاق ( Swamp ) :

یک نوع زمین مرطوب با آب شیرین است که زمین گلی و اسفنجی با آب فراوان دارد و درخت و بوته زیادی در آن می روید .


نقشه توپوگرافی ( Topographic map ) :

نقشه ای است که در آن ارتفاع نقاط نشان داده شده است .


شاخه فرعی ( Tributary ) :

نهر یا رودخانه ای است که به داخل رودخانه بزرگتر می ریزد .


رأس سرطان ( Tropic of cancer ) : خط فرضی از عرض جغرافیایی در 23 درجه و سی دقیقه شمال است .


رأس الجدی ( Tropic of Capricorn ) :

خطی فرضی در عرض 23 درجه و سی دقیقه جنوبی است .


مدارات ( Tropics ) :

ناحیه استوایی گرم بین رأس سرطان و رأس جدی است .


تندرا ( Tundra )‌ :

ناحیه بی درخت سرد ،‌ با سردترین شرایط


آبشار ( Water fall ) :

زمانی که رودخانه با بیشترین شیب جاری می شود آبشار درست         می شود .


نقشه هواشناسی ( Weather map ) :

نقشه ای است که شرایط آب و هوایی را در یک دوره زمانی نشان می دهد این نقشه ها ، طوفانها ، جبهه ها ، دما ،‌ باران ، برف ، تگرگ ، مه ، را نشان می دهد .


دره ( Valley ) :

منطقه پست بین دو کوه است .


آتشفشان ( Volcano ) :

یک شکاف کوه مانند در پوسته زمین است . وقتی آتشفشان فوران   می کند ، لاوا ، خاکستر و گازهای داغ از اعماق زمین بیرون می ریزد .


نیمکره غربی ( Western Hemisphere ) :

نام دیگری برای آمریکا ( یا ینگه دنیا )‌ است .


سرزمین مرطوب ( Wetland ) :

ناحیه ای از زمین است که اغلب مرطوب است و خاک آن اغلب اکسیژن کمی دارد . و گیاهان آن به زندگی در خاک مرطوب خو گرفته اند


منبع :

http://www.ngdir.ir/sitelinks/kids/html/zamin-farhang2.htm

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد